خاطرات یک پسر بی کار

از نوشتن تا نوشتن؟!؟!

خاطرات یک پسر بی کار

از نوشتن تا نوشتن؟!؟!

امدیم..........

ببخشید دیر شد حال و حوصله نداشتم

خب دیگه ما یه هفته دیگه هستیم و بعد یه دو هفته ای امتحان و ایناست ببخشید دیگه

قهوه تلخ که نیمده و بیکاریم و ول میگردیم

بی خود نوشت ۱ : ای که دیگه اش نشد دیگه (مربوط به همون قهوه تلخ)

بی خود نوشت ۲ : یه چیز در مورد بنزین بنزینای جهان درصد غلضتشون ۸ مال ایران ۸۰ حال کنید بنزین بسیارعالی

بی خود نوشت ۳ : (برداشت ازاد)

بی خود نوشت ۴ : جمله رو داشتید چه فلسفی بود

بی خود نوشت ۵ : دیگه سرتونو درد اوردم بایی بای

نظرات 1 + ارسال نظر
تو جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

تو که یا حوصله نداری یا امتحان داری یا.....
میخوای کلا ننویس...هان؟؟
:))

حالا دیگه؟!؟!؟!؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد